- تاریخ انتشار : جمعه 2 می 2025 - 10:08
- کد خبر : 612 چاپ خبر

پنج خصوصیت و وظیفه مهم مؤمنان در قرآن از نگاه حسینی مزاری/ مومن واقعی در پی تکثیر خود و در برابر کفار قاطع است
حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در مشروح سخنان خود طی نشستی در کابل، به تبیین پنج وظیفه و خصوصیت مهم مؤمنان در قرآن پرداخت. وی بر اساس آیه ۲۹ سوره فتح، بر اهمیت جوانه زدن و تکثیر نسل در جامعه اسلامی، تقویت و پرورش مؤمنین در راستای اهداف اسلامی، محکم شدن جمع مؤمنین، خودکفایی و اثرگذاری و ایجاد غیظ در دل کفار تأکید کرد.
خبرگزاری صدای افغان(آوا)-کابل: همزمان با سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام، «نشست همدلانه» از سوی دفتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان با حضور جمعی از علما، اساتید، دانشجویان، فرهنگیان و رسانهایها، بعد از ظهر روز پنجشنبه (۴ ثور) در بیتالشهدا کابل برگزار شد.
رئیس مرکز تبیان در مشروح سخنان خود در این نشست به بررسی پنج خصوصیت کلیدی مؤمن در قرآن پرداخت که هر کدام از آنها نقشی اساسی در شکلگیری جامعه اسلامی و تقویت جایگاه مسلمانان در برابر دشمنان ایفا میکند. اولویت نخست، جوانه زدن و تکثیر نسل مؤمنین به عنوان یکی از ارکان پیشرفت جامعه اسلامی مطرح شد. علاوه بر آن، تقویت و پرورش مؤمنین در راستای اهداف اسلامی، محکم شدن اتحاد جمعی و خودکفایی اقتصادی و اجتماعی در این فرآیند نیز جزو وظایف مهم مؤمنان بهشمار میآید. همچنین ایجاد غیظ در دل کفار و تأثیرگذاری به عنوان پنجمین وظیفه یاد کرد.
پیشتر یک گزارش خبری از این نشست منتشر شده است. در ادامه، متن کامل سخنان رئیس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در این نشست را از نظر میگذرانید:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین، ثم الصلاة والسلام علی سیدنا محمد و آله الاطیبیین. رب شرح لی صدری و یسرلی امری وحل العقدة من السانی یفقهو قولی. اما بعد؛ قالالله تعالی فی کتابه الکریم: مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ
تسلیت به مناسبت سالروز شهادت امام صادق علیهالسلام
امروز سالروز شهادت حضرت امام صادق علیهالصلاة والسلام است. ابتدا این مصیبت را به محضر حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف و سپس به شما محبان و پیروان آن حضرت تسلیت عرض میکنم. این جلسه که همزمان شده با تجلیل از سالروز شهادت امام صادق علیهالسلام، جلسهای است که در ابتدای سال با جمعی محدود از همکاران مرکز تبیان برگزار شده است تا با یکدیگر صحبت کنیم و به تبادل نظر بپردازیم. هدف این است که بررسی کنیم چگونه باید باشیم تا بهتر عمل کنیم.
عملکرد ما باید هر روز بهتر از روز قبل باشد
اگرچه در سالهای گذشته، به ویژه در سال ۱۴۰۳ شمسی، همکاران ما در داخل و خارج از کشور، تا حد زیادی خوب عمل کردهاند و در بخشهای مختلف فعالیتهای تاثیرگذاری در عرصه فکر، فرهنگ جامعه، منطقه و حتی جهان داشتهاند، اما همچنان نیاز داریم که هر روز بهتر از روز قبل عمل کنیم و هر سال بهتر از سالهای گذشته باشیم. این تلاش به ما کمک میکند تا بتوانیم به وظایف اسلامی و انسانی خود بهتر و جدیتر بپردازیم.
عامل اصلی عملکرد بهتر، پیروی از رسول خدا (ص) و فرهنگ امام صادق (ع) است
قبل از اینکه صحبت بقیه همکاران را بشنوم و بعد به جمعبندی بپردازیم، حول آیه مبارکهای که در صدر صحبتم قرائت کردم نکاتی را خدمت شما مطرح میکنم. مهمترین عاملی که باعث میشود ما عملکرد بهتر داشته باشیم، عامل پیروی از رسول گرامی اسلام است. اگرچه ما فعلاً بهعنوان یاران زمان پیامبر ممکن است نباشیم، اما میتوانیم از خصوصیاتی که قرآن کریم برای همراهان پیامبر اسلام (ص) برشمرده است پیروی بکنیم و یا از فرهنگی که حضرت امام صادق (ع) برای ما به ودیعه گذاشته است، بر اساس این فرهنگ عمل بکنیم. قطعاً اگر ما در زندگی خود مطابق این روال و رویه عمل بکنیم، پیروز خواهیم بود و به وظایف خود به صورت درست خواهیم پرداخت.

قرآن و روایات، راهنمای عمل صحیح در زندگی فردی و اجتماعی
در رابطه با نحوه عمل، اینکه چگونه باشیم تا درست عمل بکنیم، قرآن کریم مطالب و راهنماییهای زیادی دارد. از ابتدای قرآن کریم تا انتها، همه برنامه است برای بهتر زندگی کردن و خوبتر عمل کردن. روایات و احادیثی از ائمهی معصومین علیهمالسلام، از پیامبر گرامی اسلام گرفته تا حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجهالشریف، همهشان برنامه راه است، برنامه حرکت است، برنامه خوب عمل کردن است. شرطش اینجاست که ما مطابق آیات قرآن، احادیث و روایات ائمهی معصومین علیهمالصلاة والسلام عمل بکنیم.
الگوی جامع رفتار مؤمن در آیه ۲۹ سوره فتح/ رفتار اول، با کافران و دشمنان
در میان همهی آیات قرآن، آیه ۲۹ سوره فتح آیهای است که نکات بسیار مهمی را در خود جای داده است. کافی است در میان همه آیات قرآن، تنها به این آیه عمل بکنیم. اگر همین آیه را الگوی عمل و رفتار خود قرار دهیم، در زندگی خود موفق خواهیم بود. این آیه، در ابتدا شیوه ارتباط مومن را ترسیم میکند که یک مومن با چه کسی ارتباط داشته باشد و چگونگی ارتباط را هم بیان میکند. ارتباط اول و شیوه اول ارتباطی با بیگانگان است: اشداء علی الکفار؛ یک فرد مومن در برابر یک فرد بیگانه یا کافر و مشرک و عناصر دشمن و عوامل دشمن سرسخت است، با شدت و سختی عمل میکند.
شیوههای دشمن برای بازداشتن مؤمن از مقابله با کفر
خب، طبعاً برای اینکه یک مؤمن از برخورد سخت و شدید در برابر کفار باز داشته شود، کفار کارهای زیادی میکنند تا اینکه ما را از برخورد، مانع شوند. گاهی عمل فیزیکی انجام میدهد: تهدید میکند، حذف فیزیکی، ترور، کشتن. گاهی تهدید روانی است، تبلیغاتی است، فرهنگی و رسانهای است تا شما را بترساند. گاهی هم نه، دشمن کاری میکند که ما عملاً خود ما از مخالفت کردن با دشمن باز میمانیم؛ کار نرم فرهنگی روی مؤمنین انجام میشود.
راهکار دشمن برای گرفتن جرأت و عظمت از مؤمن
کمترین کار این است که شکم مؤمن از حرام پر شود. یک مؤمن حرام بخورد یا از راه رشوه، پول مردمخوری و دزدی و ندادن وجوهات و امثال اینها، غذایی را از راه نامشروع دربیاورد و بخورد. در مباحث اعتقادی، مؤمن را بیرغبت کردن، تقوا را از مؤمن گرفتن، نسبت به انجام واجبات بیرغبت ساختن، منکرات را در جامعه اسلامی ترویج کردن. وقتی که اینها زیاد شد و مؤمن گرفتار شد، خوب دیگر آن جرأت و جسارت و قدرت و عظمت برای مؤمن نمیماند تا در برابر دشمن بایستد و رابطه سخت و جدی در برابر دشمن داشته باشد.
خودسانسوری مؤمن؛ نتیجهی همافزایی تهدید سخت، نرم و فرهنگی
یا گاهی هم همزمان، همهی این عوامل وجود دارد؛ هم تهدید سخت است، هم تهدید نرم است و هم کارهای فرهنگی و اجتماعی در راستای به انحراف کشاندن مؤمن از مسیر اعتقاد و اخلاق و عبادت است. این هر سه عامل گاهی باعث میشود که مؤمن از مخالفت کردن با دشمن اجتناب بکند، یا به نحوی گرفتار خودسانسوری میشود؛ کسی هم چیزی برایش نگفته است، کسی هم اورا تهدیدی هم نکرده است، حرفی هم نزده است، ولی خودش سعی میکند که حرفی نزند و کاری نکند که به ریش دشمن بربخورد و به ریش عوامل نفاق بربخورد.
سکوت نخبگان دینی و علمی در برابر جنایات دشمن در افغانستان
ما و شما در افغانستان این حالات را تجربه کردیم و دیدیم که چگونه دشمن در برابر ایجاد مانع کار کرد تا مؤمنین در افغانستان به صورت گسترده و جدی نتوانند در برابر دشمن موضع بگیرند و حرف بزنند، و حتی در سطح علما، حالا چه علما، علمای حوزوی، چه علما، علمای دانشگاهی، شما میدیدید که در زمان جمهوریت چه فجایعی در افغانستان اتفاق افتاد، چه مشکلات و معضلاتی وجود داشت، چه توطئههایی وجود داشت، چه حرکتهایی علیه دین و مکتب و مذهب وجود داشت، اما ما حرکات جدی در عرصهی سیاسی و فرهنگی و دینی نمیدیدیم. شخصیتی را ندیدیم که یک بیانیهی شدیدالحن در برابر آمریکا صادر کرده باشد، فردی را ما ندیدیم که در برابر اینهمه جنایاتی که آمریکاییها در افغانستان انجام دادند ایستاده باشد و حرف زده باشد.
اولین شاخصه مؤمن؛ ایستادگی سخت در برابر دشمن
خب، بحث جهاد و مبارزه و جنگهای نظامی که علیه آمریکاییها آهستهآهسته شروع شد و گسترش پیدا کرد و در نهایت باعث شکست آمریکا شد، آن بحثی است که نیاز به موشکافی و بررسی بیشتر دارد، ولی در مجموع، دشمن خیلی سعی کرد که مؤمنین را بترساند و از عمل جدی علیه دشمن باز بدارد.
بنابراین اولین رابطه یک مومن، رابطه با دشمن است. اگر مؤمن، مؤمن باشد، اگر مؤمن ادعا بکند که من پیرو پیامبر صلیاللهعلیهوآله هستم، اگر من پیرو امام صادق علیهالسلام هستم، پیرو ائمهی معصومین علیهم السلام هستم، من شیعهام، من سنیِ واقعی هستم و من یک مسلمان واقعی هستم، اگر در برابر کفار و دشمن شدید نباشد و سخت برخورد نکند، این اولین خصوصیت مؤمن در وجود این آقا نیست. پس ادعا کردن معنا ندارد که من مؤمنام، من مسلمانم، من فلانام؛ نه، خبری از دین و از اسلام و از این بحثها نیست. این یکی از شاخصههای مؤمن مبارز است که نشان میدهد در مسیر پیامبر خداست، در مسیر ائمهی معصومین علیهمالصلاة والسلام است.
.jpg)
دومین شاخصه مؤمن؛ مهربانی و انسجام در میان خودیها
دومین رابطه یک مومن، رابطه با خودیها است. فرد مؤمن مهربان است با خودیها، فرد مؤمن با محبت عمل میکند، با عطوفت، با مودت، به دنبال هماهنگی است، به دنبال وحدت است، به دنبال انسجام است، به دنبال تعامل با سایر مؤمنین است. این خصوصیت یک مؤمن است که میتواند ادعا بکند که پیرو پیامبر خداست، پیرو ائمهی معصومین علیهمصلاة والسلام است. شما اگر فردی را دیدید که کمترین روحیهی تضاد و اصطکاک با سایر مؤمنین دارد، نسبت به ایمان این آقا شک کنید؛ چون این خصوصیت قرآنی را دارد که خداوند مطرح کرده است که اگر این مؤمن را میبینید که علیه این آقا حرف میزند، علیه آن آقا حرف میزند، به دنبال اصطکاک است، به دنبال ایجاد تفرقه است، به دنبال نفاق است، به دنبال جابجا کردن است، این خصوصیت مؤمن نیست. مؤمن باید در برابر کفار سخت باشد و در برابر خودیها نرم. این آقا بالاخره مؤمن که هیچ، مسلمان هم نمیتواند باشد. این، دومین خصوصیت و شیوهی ارتباط یک مؤمن است.
سومین شاخصه مؤمن؛ ارتباط مداوم با خداوند در عبادت و بندگی
شاخصه سوم مومن هم ارتباط با خداوند متعال است؛ «رکعا و سجدا». فرد مؤمن فردی است که نمازگزار است، فرد مؤمن فردی است که همواره در حال نماز است، رکوع میکند و سجده میکند و سایر اعمال عبادی را بهجا میآورد. معنای «رکعاً سجداً» این است که زیاد رکوع میکند، زیاد سجده میکند و این گاهی اوقات هم نیست، بلکه همواره این مسیر ادامه دارد. فرد مؤمن در مسیر عبودیت قرار گرفته است، در مسیر بندگی قرار دارد.
چهارمین شاخصه مؤمن؛ ارتباط باخود است
شاخصه و رابطه چهارم مومن هم رابطه با خودش است: یبتغون فضلاً من الله و رضواناً؛ همیشه به دنبال این است که فضل و رضوان را از خداوند متعال بخواهد. اینجا نکتهای در این بخش وجود دارد و آن اینکه فرد مؤمن تنها به دنبال آخرت نیست، بلکه به دنبال دنیا هم است. اینجا بحث فضل به معنای نعمات مادی است و رضوان به عنوان نعمات معنوی است. یک انسان مؤمن تنها به دنبال آخرت نیست، تنها به دنبال روزه و نماز نیست، بلکه به دنبال نعمات مادی خداوند هم است. این مباحث، پایهای برای صحبتهای زیادی هستند که در این زمینه میشود مطرح کرد.
نکتهای دیگری که در این آیه نهفته است، این است که یک مؤمن شخصیت سیاسی است. اشداء علی الکفار، روحیه سیاسی دارد، روحیه مبارزاتی دارد. مؤمن هیچگاه نمیتواند بگوید که من را به سیاست کاری نیست، من نماز دارم، روزه دارم، مباحث اجتماعی دارم، فلان دارم. نه، اینجا قرآن کریم حتی قبل از نماز، قبل از مباحث معنوی، بحث سیاسی را مطرح میکند.
شیوههای ارتباطی مؤمن؛ الگویی برای پیروان امام صادق علیهالسلام
شما میخواهید که یک عابد خوب باشید، شما میخواهید که رکوعکننده و سجدهکنندهای خوب باشید؟! قبل از آن باید اشداء علی الکفار باشید؛ در برابر دشمن حساس باشید، در برابر دشمن ایستاده باشید، مبارزه کنید. در این مبارزه باید جدی باشید و همینطور در بحث به اصطلاح اجتماعی که رحما بینهم و همچنین بحث معنوی که رکعاً سجداً و همچنان مباحث دیگر. در همهی عرصهها، یک مؤمن باید فعال باشد. این ترسیم شیوهی ارتباطی یک مؤمن است که اگر ما به عنوان مدعیان پیروی از امام صادق علیهالسلام همین چهار رابطه را در زندگی خود اجرایی بکنیم و رعایت کنیم، و برنامهریزی داشته باشیم، در عملکرد فکری خود، فرهنگی خود و رسانهای خود، بسیار موفق خواهیم بود و تأثیرگذار.
پنج خصوصیت و وظیفه مهم مؤمن در قرآن؛ اولین وظیفه: جوانه زدن و تکثیر
در آیهای که ابتدای سخنانم قرائت کردم، خداوند پنج خصوصیت را برای مؤمن بیان کرده است که این پنج خصوصیت خیلی خصوصیات مهمی است که اگر در زندگی ما وجود داشته باشد، حقیقتاً ما در زندگی خود سرافراز خواهیم بود، در زندگی خود موفق خواهیم بود و سربلند خواهیم بود. اولین خصوصیت مؤمن أَخْرَجَ شَطْأَهُ است، یعنی جوانه میزند، مانند زراعت که جوانه میزند. یعنی چه؟! یعنی زیاد میشود. این زیادی، معلوم است که بهخصوص از دو راه، مؤمن باید تعدادشان زیاد شود. اگر مؤمنی منفعل باشد و به دنبال جوانه زدن نباشد، به دنبال تکثیر نباشد، باید به مؤمن بودن خود شک بکند. مؤمنی که از ابتدای زندگی یک نفر است و تا آخر زندگی هم یک نفر میماند، اسلام به این مؤمن نمیبالد، خداوند هم به او افتخار نمیکند و جامعه اسلامی از این فرد مؤمن تک و تنها خیر و برکتی نمیبیند.

تکثیر نسل؛ راه اول برای گسترش مؤمنین
اولین راه تکثیر مؤمن، زاد و ولد است. باید به عنوان یک سیاست اصولی و اصلی در سطح زندگی مؤمن، بحث تکثیر نسل باشد. باید اولادآوری باشد. خانمها باید به فکر این بحث باشند و آقایان هم باید به فکر این بحث باشند. دشمن خودش به دنبال تکثیر نسل است، اما سیاست فرزند کمتر، زندگی بهتر را در جوامع اسلامی ترویج میکند و هی تلاش دارد که مؤمنین و مسلمانها اولاد کم داشته باشند. از بعضی میپرسیم که آقا چندتا بچه داری؟! میگوید هیچ! میگویم چرا؟ میگوید هنوز وقت است. چرا وقت است؟! میگوید که حاج آقا، بلاخره وضع اقتصاد خوب نیست و پول و فلان و بهمان. این یک فکر کاملاً غلط است. یا بعضی آقایان را سؤال میکنیم چندتا بچه دارید؟! میگوید دوتا! میگویم چرا؟! میگوید حاج آقا، بلاخره همین دوتا بچه کافی است و ما به همین دوتا نمیرسیم، بلاخره سهتا یا چهار تا شود چی میشود! خوب اینجا باید ببینیم که معرفت دینی ضعیف است. مگر ما نمیدانیم که روزیدهنده خداوند متعال است؟! چرا باید از ترس بحث روزی و رزق، اولاد داری را محدود کنیم یا حتی ازدواج نکنیم؟! بترسیم که امکانات نیست، پول نیست، فلان نیست و بهمان نیست. بنابراین اولین راه جوانه زدن و تکثیر مومنین، تکثیر نسل است که باید مؤمنین در این رابطه توجه داشته باشند.
راه دوم گسترش مومنین: تکثیر از منظر فکری و فرهنگی
و راه دوم این است که از نظر فکری و فرهنگی، همهی ما و شما موظف هستیم که خود را تکثیر کنیم. این حسینی مزاری اگر آدم خوب است و آدم اثرگذار است، این آدم باید دوتا شود، این آدم باید چهارتا شود، این آدم باید هشت تا شود. آقای احمد، آقای محمود، آقای زید،اینها باید بلاخره تکثیر شوند. باید جامعه مؤمنین رو به تکثیر باشد، رو به جوانه زدن باشد، رو به ازدیاد باشد. اگر مؤمن در این دو عرصه عمل نکند و کار نکند، در رابطه با ایماناش باید تردید به خرج داد.
دومین وظیفه: تقویت و پرورش مومنین در راستای اهداف اسلامی
خصوصیت دوم که در آیه آمده است فَآزَرَهُ است. مؤمن بعد از اینکه جوانه میزند، بعد از اینکه تکثیر نسل میشود، بعد از اینکه مؤمن دور و بریهای خودش را جذب میکند و به جمع خود میافزاید و وجود خود را تکثیر میکند، باید به دنبال پرورش باشد، باید به دنبال آموزش باشد. فَآزَرَهُ یعنی باید تقویت کند این جمع و این نیرویهایی که از راههای مختلف جوانه میزنند. اگر این بخش هم نباشد، تنها تکثیر نسل و تنها جمع کردن مردم در کنار ما و ایجاد سیاهی لشکر سودی را به حال مؤمنین و مسلمانها فراهم نخواهد کرد.
راه سودآوری این است که در این عرصه باید کار جدی صورت بگیرد؛ باید افراد به خوبی آموزش داده شوند و به بالاترین سطح از معرفت و عمل دینی برسند. در این صورت است که تکثیر نسل و جذب نیرو میتواند در جهت اهداف اسلامی مؤثر واقع شود.
خصوصیت سوم: محکم شدن جمع مؤمنین
خصوصیت سوم «فَاسْتَغْلَظَ» است. خصوصیت سوم مؤمن، محکم شدن است. ما در رابطه با محکم شدن این جمع و قدرتمند شدن این جمع باید کار بکنیم و کار تأثیرگذار انجام بدهیم.
خصوصیت چهارم: خودکفایی مؤمنین
وظیفه چهارم «فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ» است. یعنی چی؟! یعنی خودکفا شدن. اگر مؤمنی به دنبال خودکفایی نباشد و همواره تکیه بر بیرون از وجود خودش و از مجموعه خودش و بیرون از جامعه اسلامی داشته باشد، این فرد مؤمن و این حلقه و این جریان و این سازمان تأثیرگذار نخواهد بود، رو به رشد نخواهد بود و رو به اقتدار نخواهد بود. بنابراین بالاخره کار اثرگذاری نخواهد توانست.
خصوصیت پنجم: اثرگذاری و ایجاد غیظ در کفار
خصوصیت پنجم «و يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ». یعنی اینکه نمو در عرصه کمیت و کیفیت باید چشمگیر باشد، باید اعجابانگیز باشد. اینطور نباشد که رشد و نموی ما محدود باشد، کم باشد، اعجاببرانگیز نباشد و باعث غیظ و غضب کفار نباشد. ببینید برادران و خواهران! هر حرکتی که باعث غیظ و غضب کفار باشد، مورد پسند خدای متعال است، مورد حمایت است، مورد ستایش خداوند متعال قرار میگیرد. به خصوص در عرصه ازدیاد جامعه اسلامی و در عرصه بیشتر شدن از نظر کیفی و کمی جامعه اسلامی و مؤمنین، این باعث میشود که کفار ناراحت شوند و سر غیظ و غضب بیاید. ما نباید مومنی باشیم که اگر مردیم، کسی بگوید خدا رحمت کند بنده خدا، اینقدر بیغرض بود که حتی یک مورچه هم از طریق او آسیب ندید. خب، این چه به درد میخورد؟! این چه اثر دارد؟! باید کسی باشیم که جاذبه و دافعه امام علی علیه السلام را داشته باشیم.
ضرورت قاطعیت و صراحت مومن در حرکات و رفتار و در برابر دشمن
فرد مومن کسی نباشد که وقتی مرد مسلمانها تلاش کنند او را در قبرستان مسلمانها دفن کنند، بگوید این مسلمان است و هندوها سعی کنند جسد او را بسوزانند و بگویند این هندو بود. نباید بهگونهای عمل کند که هم مسلمانها بگویند از ماست و هم هندوها بگویند از ماست. این نشاندهنده یک شخصیت دوگانه و منافق است. فرد مومن نباید چنین ویژگیای داشته باشد. شما در هر جمعی که نشستهاید، باید خصوصیات شما، رنگ شما، لباس شما، رفتار شما شاخص باشد و علنی باشد، شمشیر برهنه باشید. تردید نداشته باشید. اگر شما تردید داشته باشید، اگر اندک ضعفی در حرکات و رفتارهای خود داشته باشید، باید به ایمان خود شک کنید. شما باید آدمی با ایمان، قوی و محکم، مومن و متدین باشید. از دشمن نباید بترسید. در برابر دشمن باید جدی و قاطع باشیم، و خدای متعال هم در کنار ما خواهد بود.
قدرت ایمان و تأثیر آن در برابر قدرتهای بزرگ جهانی
برادران و خواهران! قدرتی که فرد مومن و جریان مسلمان دارد، قدرتی است که حتی قدرتمندان جهان ندارند. شما ببینید امروز آمریکا با چه قدرت و اقتدار مادی و با آن همه پول و امکانات و تسلیحات مدرن، با وجود هواپیماهای پیشرفته، همچنان در برابر یک ملت پا برهنه، مظلوم و محروم مانند یمن شکست خورده است. یمنیها چه دارند؟! آنها ایمان دارند. یمنیها تکیه بر قدرت ایمان و بر ارزشهای الهی دارند، تکیه بر ائمه معصومین و خدای متعال. امروز شما میبینید که چگونه در برابر قدرتهای بزرگ آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه و تمام کشورهای غربی با قدرت ایستادهاند و مبارزه میکنند و همگی آنها را زمینگیر کردهاند. بیش از ۴۰ روز از بمبارانهای سنگین آمریکا میگذرد، اما هنوز نتوانستهاند جلو حملات انصارالله یمن علیه رژیم منحط اسرائیل را بگیرند. هنوز نتوانستهاند که حتی زمینه حرکت و عبور یک کشتی از تنگه باب المندب را فراهم کنند. عامل این مقاومت چیست؟! عامل آن این است که مردم یمن مردم انقلابی، متدین و مومن به معنای واقعی کلمه هستند.
اعجاز قدرت ایمان در مقاومت مردم غزه
مردم غزه را شما نگاه کنید. این مردم که در یک باریکه بسیار محدود زندگی میکنند، بیش از یک و نیم سال است که در برابر تمام قدرتمندان دنیا ایستادهاند و هنوز هم شکست نخوردهاند. هر روز شگفتیهای جدیدی میآفرینند. دلیل این مقاومت چیست؟! دلیل آن قدرت ایمان است، دلیل آن قدرت ارزشهای دینی است که در متن زندگی این مردم جریان دارد و در روح و روان آنها حاکم است.

عامل پیروزی و شکست در جهادهای اسلامی
امروز اگر به تاریخ معاصر خود نگاه کنیم، از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گرفته تا جهاد اسلامی افغانستان در طول ۱۴ سال، جهاد مردم افغانستان در ۲۰ سال اخیر در برابر آمریکا و دیگر نهضتهای اسلامی در کشورهای مختلف مانند عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن، باید بررسی کنیم که عامل اقتدار و پیروزی چه بوده است. عامل شکست دشمن در این نهضتها و تقابلها نیز باید مورد توجه قرار گیرد. تا زمانی که مردم مجاهد افغانستان حول محور دین بودند، پیروز شدند، اما هرگاه از دین فاصله گرفتند، شکست خوردند و دچار مشکلات جدی شدند.
پیروزی در سایه تمرکز بر دین و ارزشهای الهی
بنابراین برادران و خواهران عزیز! اگر ما به عنوان افراد یا مجموعههای انقلابی، متدین و مسلمان بخواهیم وظیفه خود را در شرایط موجود به درستی انجام دهیم، قطعا و حتما باید حول محور دین، قرآن، پیامبر اسلام و ائمه معصومین علیهم الصلاة و السلام تمرکز کنیم. همانطور که قرآن کریم در این آیه بیان کرد، اگر طبق ویژگیهای دینی عمل کنیم، در زندگی فردی خود پیروز خواهیم بود، در زندگی خانوادگی موفق خواهیم بود، و در عرصههای سازمانی و اجتماعی نیز به پیروزی خواهیم رسید. حتی اگر در این مسیر کشته شویم، شهادت در راه خدا نصیب ما خواهد شد و چه بهتر که پایان زندگی ما با شهادت در این راه باشد. وقت عزیزان را بیش از این نمیگیرم و به صحبتهای همکاران و دوستان گوش خواهیم داد. اگر فرصتی بود، در انتها نکاتی را به عنوان جمعبندی خدمت شما عزیزان ارائه خواهیم کرد. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.