- تاریخ انتشار : شنبه 12 جولای 2025 - 15:43
- کد خبر : 780 چاپ خبر
دادگاه لاهه در پی تضعیف اعتبار افغانستان است/ لزوم شناخت دشمن و تاکتیکهای او/ دشمنِ ما و فلسطین یکی است
رئیس مرکز تبیان در مشروح سخنان خود در همایش «عاشورا در افغانستان، تمهیدات و خروجیها؛ نقش مردم و سهم حکومت» به بررسی اهمیت امنیت، فرهنگ حسینی و نقش مردم و حکومت در برگزاری پرشور و بدون محدودیت عزاداریهای محرم پرداخت. حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری در سخنرانی خود ضمن تأکید بر ضرورت شناخت درست اسلام ناب و امام شناسی، بر لزوم تکیه بر فرهنگ عاشورایی برای ساخت جامعهای مقاوم و حسینی تأکید کرد و با اشاره به اینکه دادگاه بینالمللی لاهه فاقد صلاحیت برای صدور حکم علیه رهبر و قاضی القضات امارت اسلامی است، این حکم را رد کرده و به شدت آن را محکوم نمود.
خبرگزاری صدای افغان(آوا)-کابل: همزمان با دهه دوم محرم و ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفایش، همایش «عاشورا در افغانستان، تمهیدات و خروجیها؛ نقش مردم و سهم حکومت» به مناسبت تقدیر و سپاسگزاری از مردم و حکومت پیش از ظهر روز جمعه، ۲۰ سرطان، از سوی دفتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان افغانستان، باحضور جمعی کثیری از شخصیتهای سیاسی، دینی، فرهنگی و رسانه ای اعم از اهل تشیع و اهل سنت و اقشار مختلف مردم در بیت الشهدای هفتم جدی کابل برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری، رئیس عمومی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان به عنوان سخنران اصلی، سخنانی حول سه نکته کلیدی برگزاری مراسم محرم در امنیت و نقش مردم و حکومت؛ لزوم حرکت به سمت ساختن جامعه حسینی مبتنی بر فرهنگ امام حسین(علیه السلام) و رد حکم دادگاه بینالمللی لاهه علیه رهبر و قاضی القضات امارت اسلامی مطرح کرد.
وی در بخش اول سخنان خود به برگزاری باشکوه و امن مجالس محرم در سراسر افغانستان از کابل تا هرات و ولسوالیها اشاره کرد و نقش مهم و برجسته مردم در برپایی عزاداریها را ستود. همچنین از تلاشهای حکومت امارت اسلامی برای تأمین امنیت و فراهم کردن شرایط مناسب جهت برگزاری مراسم بدون محدودیت یا با کمترین محدودیت، قدردانی نمود.
حسینی مزاری در بخش دوم سخنان خود تاکید کرد که عاشورا مکتبی است که میتواند اقتدار، عزت و رفاه جامعه را تضمین کند. وی مولفههایی همچون شناخت صحیح اسلام ناب محمدی، شناخت ولایت و امام، شناخت درست دشمن، تطابق شعار و عمل، تقویت روحیه جهاد و شهادتطلبی و توجه به پیامهای اخلاقی امام حسین(علیه السلام) را از اصول مهم ساخت جامعه حسینی برشمرد.
رئیس مرکز تبیان همچنین به تقابل تاریخی حق و باطل اشاره کرد و ضمن تأکید بر پیروزی نهایی جبهه حسینی بر جبهه یزیدی، از مردم خواست فعالانه در این مسیر نقش ایفا کنند.
حسینی مزاری در بخش سوم سخنان خود حکم اخیر دادگاه لاهه مبنی بر تحت تعقیب قرار دادن رهبر و قاضیالقضات امارت اسلامی را از سه منظر حاکمیت الهی، سیاسی بودن حکم و مخالفت با غیرت ملی مردم افغانستان مردود دانست و صلاحیت این دادگاه در امور داخلی افغانستان را نفی نمود و صدور این حکم را به شدت محکوم کرد.
متن کامل سخنان مهم حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در این همایش به شرح ذیل است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا محمد و آله و اصحابه اجمعین. رب اشرح لی صدری و یسرلی أمری واحلل عقدة من لساني یفقهوا قولي. قال الامام حسین (علیه السلام): «أدعوكم إلى کتاب الله و سنة نبیّه، فإن السنة قد أَمیتت والبدعة قد أَحیِیَت، فإن تسمعوا قولي أهدیكم إلى سبیل الرشاد.»
ابتدا به همه شما عزیزان سلام میگویم و درود میفرستم به خاطر مشمول شدن و مشمول بودن در برنامههای محرم و عاشورا، که حقیقتاً همه زحمت کشیدند و کار و تلاش کردند. در این فرصت علاقه دارم حول سه نکته خدمت شما مطالبی ارائه کنم.
برگزاری مراسم محرم در امنیت کامل
نکته اول، موضوع همایش است. محرم و عاشورای امسال، الحمدلله، در افغانستان با سلامت کامل، امنیت خوب و تمهیدات قابل توجه در کابل، هرات، شهرهای بزرگ، ولسوالیها و قریهجات برگزار شد.
عاشورا؛ مکتب و دانشگاهی برای کشور و مردم
قطعاً خروجی برگزاری مجالس و محافل محرم معلوم است؛ بارها و بارها همهی دانشمندان و وعاظ و خطبا گفتهاند و باز هم خواهند گفت که عاشورا یک مکتب و یک دانشگاه است. خب، طبعاً اگر مجالس و محافلی پیرامون این موضوع برگزار میشود، برای کشور و مردم درسها و آموزههای بسیار خوبی دارد. محرم و صفر، به گفتهی امام خمینی(رحمت الله علیه)، اسلام را زنده نگه داشته است.
نقش برجسته مردم در برگزاری مراسم عزاداری محرم
نقش مردم در برگزاری محرم و عاشورا قطعاً برجسته است و اصلِ نقش، نقش مردم است. حال مردم، با هر اصل و با هر لباس و با هر اندیشهای، از ابتدای دهه محرم تا دوازدهم و سیزدهم و تا حالا، نقش ایفا کردهاند. خدای متعال مردم مسلمان، به خصوص مردم افغانستان را قوت بدهد که بیش از این نقش ایفا کنند.
نقش برجسته حکومت در برگزاری مراسم عزاداری محرم
نقش حکومت نیز نقش برجستهای بود. گرچه امارت اسلامی از ابتدای بر سر قدرت آمدن، در بخش عاشورا حساسیت ویژهای داشته است؛ چه در بحث برگزاری، چه در بحث تأمین امنیت، و همچنین حضور مسؤولان و سران نظام در مجالس و محافل، اما امسال الحمدلله نقش آن برجستهتر از سالهای دیگر بود. محرم و عاشورای امسال تقریباً بدون محدودیت یا با کمترین محدودیت برگزار شد و بازتاب خوبی در سطح جامعه و رسانهها داشت. پس، از مردم تشکر میکنم و سپاس میگویم بابت ایفای نقش مثبت و اثرگذارشان، و همچنین از امارت اسلامی تشکر و قدردانی میکنم بابت تأمین امنیت و داشتن حساسیت نسبت به برگزاری راحت مجالس و محافل در کابل و دیگر ولایات.
لزوم حرکت به سمت جامعهای مبتنی بر فرهنگ و مکتب امام حسین(ع)
نکته دوم در رابطه با ساختن جامعه حسینی است. طبیعی است که اگر ما علاقمند به اقتدار، عزت و حتی رفاه اجتماعی و اقتصادی هستیم، باید به سمت ساختن جامعهی حسینی حرکت کنیم. اگرچه مردم مسلمان و کشورهای اسلامی با برگزاری مجالس و محافل حسینی تلاش میکنند در این مسیر گام بردارند، اما میبینیم که در دنیا و به خصوص در کشورهای اسلامی و حتی در افغانستان، آنگونه که باید در رابطه با جامعه حسینی توفیق نداشتهایم. لذا لازم است که در بحث جامعه حسینی تلاش و کوشش بیشتری کنیم.
اهمیت فرهنگ حسینی در پیروزی و اقتدار ملتها
من بارها در مجالس مختلف، در همین مکان و در مجالس دیگر خارج از کابل گفتهام که هر فرد، هر جریان، هر ملت و هر حکومتی که با فرهنگ حسینی باشد و زندگی خود را مبتنی بر فرهنگ امام حسین (علیه السلام) سازمان دهد، پیروز است، موفق است و در اوج اقتدار قرار خواهد گرفت. اما اگر هر فرد، هر جریان، هر ملت و هر حکومتی با فرهنگ حسینی در بیفتد و با مکتب امام حسین(علیه السلام) تقابل ایجاد کند، قطعاً محکوم به نابودی و فنا خواهد بود.
جبهه حسینی در برابر جبهه یزیدی و نشانههای شکست کفر
شما امروز در دنیا اگر مبارزهای علیه استکبار میبینید، مبتنی بر فرهنگ امام حسین(علیه السلام) است. در برابر این جبهه و در برابر این فرهنگ، فرهنگ یزید قرار دارد و قطعاً و یقیناً بدانید که فرهنگ یزید و یزیدیان رو به نابودی است. در رأس فرهنگ یزید و یزیدیان، امریکای غدار و به خصوص ترامپ و همدستان آن مانند نتانیاهو و سایر خونخواران دنیا قرار دارند. یادتان باشد قطعاً جبهه حسینی در نهایت پیروز خواهد شد و جبهه یزیدی محکوم به فنا و نابودی است. همین حالا هم شما نشانههای شکست، فروپاشی و رسوایی جبهه یزیدی را در دنیا میبینید که عملاً روند آن آغاز شده است و این اتفاق منجر به نابودی آنان خواهد شد.
تقابل تاریخی حق و باطل؛ از جنگ هابیل و قابیل تا نبرد اخیر ایران با امریکا و اسرائیل
من چند جلسهای در ایام محرم صحبت کردم و گفتم که تقابل حق و باطل از ابتدای خلقت بشریت بوده است؛ از جنگ هابیل و قابیل شروع شد و در طول حضور ۱۲۴ هزار پیامبر و به خصوص در زمان پیامبر اسلام (صلوات الله و سلامه علیه) ادامه داشت. اوج این تقابل در روز عاشورا در سرزمین کربلا بود و آغاز پایان این تقابل نیز در ۲۳ جوزای امسال شروع شد. حملاتی که از طرف امریکا و اسرائیل و تمام کفر محارب دنیا علیه جمهوری اسلامی ایران سازمان داده شد، این آغازی بر پایان است. آقایان، این تقابل رو به پایان است. شما فکر نکنید که این تقابل تا ابد ادامه خواهد داشت؛ نه، رو به پایان است و شروع آن از ۲۳ جوزا بود.
همچنین شما فکر نکنید که حملهای که امریکا علیه ایران کرد، تمام شده است و حالا که ضربه خوردند، خودشان یکطرفه آتشبس کردند و جنگ را متوقف کردند. نخیر! یقیناً این نبرد ادامهدار خواهد بود و تداوم این نبرد منجر به نابودی استکبار، فروپاشی امریکا، نابودی اسرائیل و تمام کفر محارب خواهد شد و زمینه برای ظهور فراهم خواهد گردید. منتها این شرط دارد؛ اینطور نیست که ما راحت بنشینیم، جبهه مسلمانان و اسلام راحت بنشینند و بعد بگوییم آغازی بر پایان تقابل است و دیگر این تقابل تمام میشود. نخیر! ما به عنوان مردم مسلمان حسینی، باید نقش خود را ایفا کنیم.
لزوم نقشآفرینی فعال مسلمانان در ساخت جامعه حسینی
نقش ما چیست؟! نقش ما این است که باید جامعه را جامعه حسینی بسازیم و این اتفاق در همه ابعاد باید بیفتد تا همه کشورهای اسلامی و همه مؤمنان در سطح دنیا در قالب این جبهه قرار بگیرند. اینجا بحث افغانستانی و ایرانی مطرح نیست، اینجا بحث عرب و عجم مطرح نیست، اینجا بحث شرق و غرب مطرح نیست. حتی نیروهایی در غرب و حتی خود اسرائیل هستند که امروز همکار جبهه حسینیاند و این افراد در ساختن جامعه حسینی موثر اند.
افغانستان؛ نمونهای از جامعه حسینی در مقاومتی تاریخی
بله افغانستان کشوری اسلامی است، جامعهای حسینی است و مردم آن در طول دهههای مختلف نشان دادهاند که در برابر استکبار ایستادهاند؛ در برابر انگلیس ایستادند و آن را شکست دادند، در برابر شوروی ایستادند و آن را شکست دادند، در برابر امریکاییها ایستادند و آنان را شکست دادند. این فرهنگ ایستادگی و فرهنگ مبارزه، مبتنی بر روحیه، احساسات و اساساتی است که امام حسین علیهالسلام برای ما به ودیعه گذاشته است. وگرنه اگر روحیه استکبار ستیزی حسینی در ما نبود، نمیتوانستیم در برابر این همه قدرتها مبارزه کنیم و ایستادگی کنیم.
ساختن جامعه حسینی؛ وظیفهای مهم و مولفهمحور
بنابراین، ما و شما موظف هستیم که در راستای ساختن جامعهای صد در صد حسینی عمل کنیم. اما ساختن جامعه حسینی مولفههایی دارد که باید براساس این مولفهها عمل شود.

شناخت درست اسلام ناب محمدی
مولفه اول این است که ما اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و آله وسلم) را درست بشناسیم و در راستای شناخت این اسلامِ درست عمل کنیم. برادران، کافی است ما در زندگی خود این اسلام را به تمام معنا درست بشناسیم؛ به دیگر مولفهها نیاز نیست. تنها یک مولفه کافی است، اینکه ما اسلام و مکتب اسلام را درست بشناسیم، در این صورت جامعه ما تبدیل به جامعهای حسینی خواهد شد. ما براساس حساسیتها، مسائل و مباحث مختلف، یک سری اولویتها و مولفههای دیگر را در ادامه این بحث مطرح میکنیم، ولی اولویت اول ما شناخت اسلام است.
از جنگهای مقدس تا جنگهای داخلی؛ اهمیت تفاوت در شناخت اسلام
اگر در جامعه ما و شما مشکلات، معضلات و مصایبی به وجود میآید، ناشی از این است که آن فرد و آن افراد، آن جریانها و حلقات و جناحها اسلام را درست نشناختهاند. اگر اسلام را درست میشناختند، در زمان جهاد این همه جنگ داخلی صورت نمیگرفت، این همه آدمهای ما در جنگ داخلی در برابر برادران خود به کشتارگاه فرستاده نمیشدند. در طول این ۴۵ و ۴۷ سال که این همه جنگ اتفاق افتاده، البته به استثنای جنگهای مقدسی که ما علیه قدرتهای خارجی داشتیم؛ علیه کمونیستها، علیه مداخلهگران و متجاوزین امریکا و عناصرشان، که اینها جنگهای مقدسی بودند و هر کسی در این جنگها کشته شده، شهید است، و در جنگهای داخلی هم اگر کسی در معرض تهاجم قرار گرفته و کشته شده، شهید است. اما کسانی که آمدند هجمه کردند، تهاجم کردند، توطئه کردند و ترور کردند، اینها اسلام را نشناختند. وگرنه اگر اسلام شناخته میشد، جامعه ما جامعهای گل و گلزار بود؛ در عرصههای فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی و در همه عرصهها یک مدینه فاضله درست میشد.
شناخت امام و ولایت خداوند
مولفه دوم شناخت امام است، شناخت ولایت خداوند است. ما باید بدانیم بالاخره امام جامعه کیست. یکی از مسائل اساسی جامعه حسینی این است که در سال ۶۱ هجری، وقتی امام حسین علیهالسلام قیام میکند، حرکت میکند، تبلیغ میکند، حرف میزند، کار فرهنگی و سیاسی انجام میدهد و در نهایت در روز عاشورا در کربلا دست به قبضه شمشیر میبرد، تنها میماند؛ به این دلیل که جامعه آن روز امام حسین (علیه السلام) را درست نمیشناختند.
وگرنه اگر امام حسین (ع) را درست میشناختند، وقتی امام حسین(علیه السلام) میگفت این چیز سفید است یا سیاه، کسی اجازه نداشت بگوید «نه، شما اشتباه میگویید»؛ بلکه باید تعبداً گوش میدادند و میپذیرفتند. امام شخصیتی اینچنین است. امام حسین (علیه السلام) را نشناختند. امام حسین (علیه السلام) در نهایت تنها ماند و حتی بستگان و اقوام و بزرگان و شخصیتهای مطرح و خواص آن روز، ایشان را نشناختند؛ وگرنه هر کدامشان بهانه نمیآوردند؛ یکی میگفت من مریض هستم، یکی میگفت من فلان و بهمان هستم و از همراهی با امام حسین (ع) اجتناب میکردند.
شناخت دشمن و درک تاکتیکها و شگردهای او
مولفه سوم؛ شناخت دشمن است. ما باید دشمن را درست بشناسیم. یکی از معضلاتی که در جوامع اسلامی به خصوص در افغانستان مطرح بوده، بحث شناخت دشمن است؛ اینکه ما در طول زمان دشمن را درست بشناسیم، برنامهها، تاکتیکها و شگردهای دشمن را بشناسیم و سپس انحراف، نفوذ و فسادهایی که از ناحیه دشمن مستولی میشود را درک کنیم. اینها را باید دقیقاً بشناسیم و درک کنیم.
ما در جبهه علنی و تحت عنوان متجاوز خوب جنگیدیم؛ میلیونها شهید و آواره دادیم و خانههایمان خراب شد؛ چه در زمان جنگ با انگلیس، چه با شورویها و عواملشان، و چه در بیست سال اخیر که در برابر امریکاییها جنگیدیم و مبارزه کردیم. ما خیلی خوب جنگیدیم. اما در عرصه شناخت دشمن و برنامهها، تاکتیکها و شگردهای دشمن ناکام بودیم.
تناقض در رفتار با دشمنان؛ محکوم کردن جنایات او در فلسطین در کنار تلاش برای ارتباط گرفتن با او
برای مثال، شخصیتهای مسلمان انقلابی ما حرکات دشمن را در سرزمین فلسطین محکوم میکردند، قتل و کشتار مردم فلسطین را محکوم میکردند، تظاهرات هم میکردند، اما در عین حال بسیار مشتاق بودند که چگونه دستشان به یک امریکایی برسد، چگونه با یک امریکایی بنشینند و جلسه برگزار کنند؛ و اگر با یک امریکایی یا اروپایی در تماس میشدند و جلسه داشتند، این را به عنوان یک امتیاز و یک حرکت شاخص تبلیغ میکردند.
تفاوت روش دشمنان: شمشیر در فلسطین، نیرنگ در اینجا
خوب، اگر این آقا دشمن را بشناسد، دشمن فلسطین چه فرقی دارد با دشمن ما؟! آن کسی که در فلسطین خون مسلمان را میریزد، قطعاً با همان رویکردی که نسبت به ما اتخاذ کرده است، میخواهد ما را هم ذبح کند. باید بدانیم آنجا دشمن شمشیر به دست گرفته، اینجا دشمن ابزار فریب، غدر و نیرنگ را در دست گرفته است تا مردم افغانستان را سر ببرد.
بیتفاوتی نسبت به جنایات امریکا در فلسطین ناشی از ضعف شناخت ماست
چطور میشود که در قضیه فلسطین بیاحساس باشیم و حرکت امریکا را محکوم نکنیم؟! همه جنایاتی که علیه فلسطین، علیه غزه، علیه لبنان، یمن، سوریه، عراق، و همه این جنجالها، خیانتها و جنایاتی که اتفاق افتاده، رأس آن امریکا است. اسرائیل عمله است و عدهای از کشورهای منطقه مزدوران امریکا هستند. انگلیس، فرانسه، آلمان و سایر کشورهای غربی محارب نیز همدست امریکا هستند.
دشمن فلسطین، دشمن ماست
چطور میشود که آن آقایی که اینجا با ما لاس میزند و بهبه و چهچه دارد، برایش سفرههای رنگین پهن کنیم، به او غذا بدهیم، اما همان آقا آنجا آدم میکشد؟! ما باید دشمن خود را بشناسیم. آن کسی که دشمن فلسطین است، دشمن ما هم هست. آن کسی که دشمن ایران است، دشمن ما هم هست. آن کسی که دشمن کشمیر است، دشمن ما هم هست. آن کسی که دشمن ملت مسلمان پاکستان است، دشمن ما هم هست. آن کسی که دشمن ملت سودان و هر کشور اسلامی دیگر است، دشمن ما هم هست.
امریکا چگونه با نفوذ در افغانستان خیانتها را سفیدشویی کرد؟!
ما باید حواسمان جمع باشد. برنامههای دشمن را باید درک کنیم. ببینید برادران، دشمن به خصوص در افغانستان بهگونهای نفوذ کرد که بسیاری از خیانتها و جنایتهایی که توسط امریکاییها در افغانستان صورت گرفت، برای ما سفیدشویی شد؛ برای ما توجیه شد، تحلیل شد که این درست است، این فلان است، این بهمان است. برخی از ما حتی تلاش میکردیم که امریکاییها بیایند فلان جای ولایت افغانستان را بمباردمان کنند و سربازان امریکایی هم در کشور بمانند. وقتی هم که در اثر نبرد مجاهدین، امریکا مجبور به خروج شد، عدهای ناراحت شدند که چرا امریکا بیرون میشود. خب، این یعنی نشناختن دشمن؛ یعنی نشناختن برنامهها، تاکتیکها و شگردهای دشمن.
خدای ما قویتر است یا امریکا و غرب؟!
اگر بخواهیم جامعه حسینی تاسیس کنیم، دشمنان را باید بشناسیم و تحقیق کنیم و فریب دشمن را نخوریم. توکل ما باید به خدا باشد و این معرفت در وجود ما نهادینه شود که آیا دشمنی مثل امریکا که B52 دارد، بمبهای سنگرشکن دارد، هستهای دارد و کل غرب، قوی هستند، یا این طرف خداوندی که تکیه ما بر اوست؟!
ضرورت تکیه بر خداوند همراه با حضور در میدان عمل
امریکا چگونه ابرقدرتی است که وقتی سیل در کشور خودش میآید، نمیتواند مهارش کند و یا آتشسوزی صورت میگیرد؟! این قدرت لایزال خداست که گاهی اوقات نشان میدهد و قدرتهای مادی را به چالش میکشد و میفهماند به آنها که شما کسی نیستید و اصل قدرت من هستم. پس بنابراین مسلمانها باید بر خدا تکیه کنند، اما فعال باشند، در صحنه حضور داشته باشند، مجاهدت و مبارزه کنند و راکت و ساکت نباشند.
تلفیق شعار و عمل
مولفه چهارم، تلفیق شعار و عمل است؛ تلفیق تئوری و عمل. یکی از مشکلاتی که متأسفانه در کشورهای اسلامی داریم این است که خیلی خوب حرف میزنیم، خیلی خوب تحلیل میکنیم، بر اساس آیات قرآن و روایات گپهای قشنگی میزنیم، اما در مرحله عمل کمیتمان لنگ است.
ضرورت تطابق شعار و عمل بویژه در میان روحانیت/ دشمن کم حرف میزند و زیاد عمل میکند
چند وقت پیش در یکی از ولایات، در یک مجلس فاتحه، آقای روحانی بلند شد و بالای منبر خیلی قشنگ صحبت کرد؛ چند تا از دوستان ما هم با من آنجا بودند. او صحبت بسیار زیبایی کرد، اما عملکرد خودش دقیقاً برخلاف حرفهایش بود. جامعه اینگونه جامعه حسینی نمیشود. روحانیت ما وقتی حرف میزند، باید بر اساس حرف خود عمل کند. دانشمندان ما وقتی حرف میزنند، باید بر اساس حرف خود عمل کنند. مردم ما هم بالاخره باید بر اساس نظریه و تئوری خود عمل کنند. شعار و عمل باید توأم باشد؛ وقتی فقط شعار باشد و عمل نباشد، به اصطلاح جامعه شعارزده، دربدر، خاک بر سر و عقبمانده میشود. اما دشمن اینگونه نیست؛ دشمن کم حرف میزند و زیاد عمل میکند، ما زیاد حرف میزنیم و اکثراً هیچ عمل نمیکنیم، و اگر عمل کنیم، خیلی کم عمل میکنیم.
تقویت روحیه جهاد و شهادتطلبی
مولفه پنجم، تقویت روحیه جهاد و شهادتطلبی است. اتباع کشور باید این روحیه را در خود نهادینه کنند. برادران، ما نباید حساب کارمان دو دو تا چهار تا باشد. نباید فقط به دنبال مطامع و مطالب مادی باشیم، چشممان به جایی باشد که به ما چه چیزی میرسد، به من چقدر میدهد که من چکار کنم، در فلان مجلس، در فلان محیط، در فلان جریان، در فلان ولایت چه چیزی به نفع من است که من به همان اندازه کار کنم.
معامله ما باید با خدا و ائمه (علیهم السلام) باشد
ببینید، این روحیه جهادی نیست، روحیه شهادتطلبی نیست، روحیه ایثارگری نیست. به عنوان یک مسلمان، طرف ما باید خدای متعال باشد؛ معامله ما با خدا باشد، با ائمه معصومین علیهمالسلام باشد. اگر معامله ما با خدا و ائمه معصومین بود و کار و وظیفه خود را انجام دادیم، مطمئن باشید که در راستای ساختن جامعه حسینی موفق خواهیم شد. در غیر این صورت، شکست خواهیم خورد.
توجه به نصایح و پیامهای اخلاقی امام حسین(ع)
مولفه ششم، توجه به نصایح، پیامها و اندرزهای اخلاقی امام حسین علیهالسلام است. امام حسین علیهالسلام نصایح بسیار زیادی دارد، اندرزهای فراوان و پیامهای اخلاقی متعدد. قطعاً شما حداقل در ایام محرم و در طول دهههای محرم پای منابر نشستید و سخنرانها، روحانیت، خطبا و وعاظ مرتب در رابطه با این مباحث صحبت میکنند. ما باید بر اساس این پندها و اندرزها عمل کنیم. این نکته دوم است، البته در این رابطه صحبت زیاد است و وقت من هم کم است.
رد حکم اخیر دادگاه بینالمللی لاهه و نفی صلاحیت و محکومیت شدید آن
نکته سوم در رابطه با حکم دادگاه بینالمللی لاهه درباره تحت تعقیب قرار دادن رهبر امارت اسلامی و قاضیالقضات امارت اسلامی است. در این موضوع، ما از سه جهت و سه مسیر علیه این دادگاه هستیم و این حکم را به شدت رد میکنیم.
مسیر اول رد حکم دادگاه لاهه بر اساس حاکمیت الهی و عدم صلاحیت دادگاه کافران
اول اینکه: «وَلَن یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا.» توی دادگاه کافر بیایی و حکم بدهی دو فرد مسلمان را که در منصب بالای یک مملکت حضور دارند مورد خطاب قرار دهی و تحت تعقیب جزایی قرار دهی؟! تو چه کارهای؟! ما بر اساس حکم اسلام و دستور خدای متعال سگ خود را برای شما نمیدهیم، چه برسد به شخصیتهای عادی ما، تا چه رسد به رهبر یک مملکت و قاضیالقضات یک مملکت! این مسیر اول است که قطعاً این دادگاه و حکم آن بیجا است و نسبت به جامعه اسلامی اصلاً صلاحیت اجرایی ندارد و قدرت اجرایی هم ندارد.
مسیر دوم: سیاسی بودن این حکم و تلاش غرب برای سلب اعتبار امارت اسلامی در برابر پیشرفتهای کشور
دوم اینکه، حکم این دادگاه یک حکم سیاسی است. غرب فکر میکرد اگر حاکمیت به دست امارت اسلامی بیفتد، افغانستان برمیگردد به سالهای دهه ۷۰ شمسی و به جنگهای داخلیای که بعد از پیروزی جهاد صورت گرفت؛ و چنین شرایطی در افغانستان حاکم خواهد شد. اما گمان نمیکردند که چنین ثباتی به وجود بیاید.

ثبات پولی و پیشرفتهای ملموس در امنیت و سازندگی افغانستان
یکی از نشانههای ثبات افغانستان، ثبات پولی آن است. شما میبینید که طی این چهار سال، از آن ارزش پایین افغانی رسیدیم به ارزش بالای افغانی در برابر دالر، با وصف همه تحریمها، با وصف همه کارشکنیها، تخریبها و مقابله با این نظام. باز هم شما میبینید که در عرصه امنیت کارهای خوبی انجام میشود، در عرصه اقتصاد خوب کار میشود، در عرصه ساخت و ساز و سازندگی اقدامات مؤثری صورت گرفته. ما باید این نکات را در نظر بگیریم. حتماً شما در سطح شهر کابل میگردید، راه میروید، میبینید بناهایی که ساخته شده، خیابانها و سرکهایی که ساخته شده و در حال ساخت است و صدها مورد دیگر.
پیشرفت در عرصههای مختلف با وجود نواقص و محدودیتها
شما بقیه خبرگزاریها را رها کنید، همین خبرگزاری صدای افغان(آوا) را دنبال کنید؛ اخبارش را ببینید، روزانه صدها طرح کلنگش به زمین زده میشود و صدها طرح دیگر هم به بهرهبرداری میرسد. این در عرصه اقتصاد، ساختوساز و اشتغالزایی است. در عرصه فرهنگ، در عرصه نظام و در همه عرصهها پیشرفتهایی وجود داشته است. من نمیگویم که نواقص وجود ندارد. نمیگویم که ضعف نیست. نمیگویم که امارت اسلامی صد در صد توانسته یک مدینه فاضله بسازد، نخیر! اما بر اساس توان و ظرفیتهایی که در سطح نظام وجود دارد، در سطح افغانستان و بر اساس منابع داخلی، امارت اسلامی خیلی خوب عمل کرده و کارهای قابل توجهی انجام داده است.
باور قلبی به عملکرد مثبت امارت اسلامی و چشمانداز بهبود آینده
من به عنوان یک طلبه، خدا را شاهد میگیرم که حرف من تاکتیکی نیست. مواضعی که مرکز تبیان درباره امارت اسلامی دارد، تاکتیکی نیست؛ به این معنا نیست که بخواهیم چیزی را ماستمالی کنیم، نه آقا! اگر این کار را بکنیم، در برابر خدا چه جوابی داریم؟! این باور قلبی ماست و بر اساس این استراتژی است که ما نگاه مثبتی به کارها و برنامههای خوب امارت اسلامی داریم. طبعاً انشاءالله نواقص و ضعفهایی که وجود دارد، در طول سالهای آینده، در ماهها و سالهای پیش رو، رفع خواهد شد.
پیشرفت افغانستان برای دشمنان قابل هضم نیست
اما این روند پیشرفت برای دشمن قابل قبول و قابل هضم نیست، به خصوص که تعامل کشور چه در سطح سیاست داخلی رو به رشد بوده و چه در سطح سیاست منطقهای و جهانی، به ویژه تعاملی که امارت اسلامی با کشورهای منطقه و جهان دارد. خیلی جالب است کشوری که در برابر این همه مصیبت قرار دارد، سازمان ملل آن را تحریم کرده، امریکای غدار تحریم کرده، کل غرب تحریم کرده و هر کشوری که بخواهد این افغانستان را به رسمیت بشناسد، تحت تحریم امریکا و کشورهای غربی و غیرغربی قرار میگیرد؛ با این حال، شما میبینید که در صحنه سیاست داخلی پیشرفتهایی وجود دارد، در صحنه سیاست خارجی پیشرفتهایی دیده میشود و اخیراً هم که روسیه افغانستان را به رسمیت شناخته، این دستاورد بسیار بزرگی است.
هدف دادگاه لاهه: تضعیف اعتبار افغانستان در منطقه و جهان
حالا غربیها دیدهاند که اگر کاری نکنند، این روند رو به پیشرفت ادامه خواهد یافت و افغانستان به نقطهای خواهد رسید که دیگر از نظر آنها قابل کنترل نخواهد بود. لذا این دادگاه یکی از اهدافش در چنین موقعیتی زدن اعتبار افغانستان در منطقه و جهان است. ممکن است کارهای دیگری هم انجام دهد؛ هر روز امریکاییها یک شعار میدهند، گاهی افراد یا جریانها را تروریست اعلام میکنند و گاهی موضوعات مختلفی را مطرح میکنند. این تلاشها ادامه دارد، اما من معتقدم انشاءالله تعالی به نتایج و مطالبات دلخواه خودشان نخواهند رسید، مشروط بر این که امارت اسلامی ضعف های باقیمانده را هم اصلاح کند و مردم افغانستان نیز در کنار امارت باشند و دولت و ملت با هم در راستای ساختن افغانستان عمل کنند.
ضرورت اتحاد حکومت و ملت برای تحقق پیروزی نهایی
من بارها هم به مسئولین امارت اسلامی گفتهام و هم در سخنرانیها اعلام کردهام که اگر ملت و دولت با هم متحد باشند و معتقد به ساختن افغانستان باشند، این تحریمها و این کارشکنیهای دشمنان هیچ کاری از پیش نخواهند برد. ممکن است که کندیهایی ایجاد کنند، ممکن است مشکلات موقتی به وجود بیاورند، اما در نهایت مردم افغانستان پیروز خواهند شد.
بررسی عملکرد دادگاه لاهه در محاکمه جنایتکاران واقعی
گذشته از اینها، شما در تاریخ این دادگاه یک بررسی بکنید تا حالا این دادگاه کدام یک از جنایتکاران واقعی را محاکمه کرده؟! کجا؟! شما یک فرمانده، یک رئیسجمهور و یا یک رهبر جنایتکار را به من نشان بدهید که این دادگاه محاکمه کرده باشد. در همین افغانستان، در طول بیست سال، امریکاییها و استرالیا، کانادا و هر یک از کشورهای غربی جنایتهای بسیاری کردند. من در سال ۱۳۸۹ از ولایات مرکزی چند عکس به دست آوردم؛ عکسهای رنگی بود که یک جوان حدود ۱۶ تا ۱۸ سال را نشان میداد، زخمی و در حال جان دادن بود. اما یک سرباز امریکایی موهای آن جوان را گرفته بود و داشت سلفی یادگاری میگرفت.
ما در این رابطه مطلب نوشتیم و در آن زمان هفتهنامه انصاف یک صفحه کامل را به این عکس و متن اختصاص داد و آن شماره انصافاً خیلی گسترده چاپ شد. باور کنید یک ماه کامل حال و اعصاب نداشتم که این چه وضع و چه روزگاری است؟! آیا شما دادگاه ناحق آمدید تا عامل این جنایت را محاکمه کنید؟! امریکاییها بیش از صد و هفتاد هزار نفر را در افغانستان به قتل رساندند، آیا شما آمدید انگشت بگذارید روی این همه جنایت امریکاییها؛ که حالا رهبر امارت اسلامی و قاضی القضات آن را مورد مواخذه قرار میدهید؟! خب، قطعاً چون این نگاه، نگاهی سیاسی است و بر اساس عدالتمحوری نیست، از طرف ما کاملاً مردود است.
مسیر سوم: غیرت ملی و مخالفت با محاکمه اتباع افغانستان توسط دادگاه خارجی
مسیر سوم هم این است که ما غیرت ملی داریم؛ در داخل افغانستان با هموطنان خود هر تعاملی که داشتیم و داریم، اما حاضر نیستیم حتی یک جنایتکار ما دست شما بیفتد و محاکمه شود. ما جنایتکاران خود را در داخل افغانستان محاکمه میکنیم، خودمان گفتگو میکنیم و اگر هم نتوانستیم، نتوانستیم، دست خود را به سوی شما آدمهای جنایتکار کفار دراز نمیکنیم که بیایید و این فرد را محاکمه کنید. نه آقا جان! ما هیچ وقت، حتی اگر یک هموطنمان بیاید و ما را بکشد، دست خود را به سوی شما دراز نمیکنیم که شما بیایید دخالت کنید، چه برسد به رهبر یک نظام یا قاضی القضات یک نظام! تحت هیچ شرایطی این غیرت ما اجازه نمیدهد؛ پیرو هر مذهبی باشد، مربوط به هر جریان یا حاکمیتی باشد، باشد. من به عنوان یک افغانی این غیرت را دارم که اجازه ندهم آدمهای خود را تحویل شما بدهیم و شما آنان را محاکمه کنید.
محکومیت حکم دادگاه لاهه و حمایت قاطع از همه افراد افغانستان
در نهایت، ما حکم دادگاه لاهه را از این تریبون به شدت محکوم میکنیم و از مطرح ساختن این حکم بسیار ناراحت هستیم. همچنین حمایت قاطع خود را از همهی افراد افغانستانی و هموطنان داخل کشور اعلام میکنیم، چه فرد عادی باشد، چه رهبر امارت، چه قاضی القضات یا هر کس دیگر.
انتقاد از دستگیری ظاهر قدیر و برخوردهای سیاسی غرب
چند وقت پیش نیز در رابطه با دستگیری ظاهر قدیر، نزدیک یک یا دو هفته مرتب مطالبی ارائه کردیم و گفتیم شما چه کاره هستید که ظاهر قدیر را دستگیر میکنید و برای محاکمه به امریکا میبرید؟! این همه جنایتکار در اسرائیل و دیگر کشورها علیه عراق، سوریه، یمن و… جنایت کردند، شما کاری کردید؟! خودتان در افغانستان این همه جنایت انجام دادید، حالا ظاهر قدیر را دستگیر میکنید و برای محاکمه میبرید؟! قطعاً این نگاه سیاسی است که ظاهر قدیر را دستگیر کردند. چون ظاهر قدیر در ننگرهار علیه داعش ایستاد، طرحهای امریکا را در زمان جمهوریت خنثی و افشا کرد، تبلیغ کرد و مردانه در عرصه نظامی وارد جنگ شد و گروه داعش را تار و مار کرد. به همین دلیل است که ظاهر قدیر را در کشور خارجی دستگیر کردند و میخواهند به امریکا منتقل کنند و او را محاکمه کنند.
تاکید بر حمایت از امنیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان
تمام این اقدامات خارجیها، چه امریکا باشد و چه دادگاه و هر کس دیگری، از طرف ما محکوم است. ما از امنیت ملی، منافع ملی و تمامیت ارضی خود و از همهی شخصیتهای خود با جدیت حمایت میکنیم و علیه هر گونه اقدام خارجی موضع میگیریم و مخالف این مواضع هستیم.
امید به ساختن جامعه حسینی و برقراری امنیت و عدالت در کشور
انشاءالله تعالی با ساختن جامعه حسینی، کشور ما کشوری مقتدر خواهد شد، امنیت و آسایش برقرار میشود و ما توان خواهیم داشت که پرچم مبارزهطلبی را در افغانستان و جهان در مسیر حق و عدالت به اهتزاز درآوریم و در راستای فراهمسازی زمینههای ظهور، گامهای موثر و عملی برداریم. بیش از این مزاحم عزیزان نمیشوم.
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.